سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقش مدیریت جنگ الکترونیک در اتوان رزمی نیروهای مسلح از منظر باید

نقش مدیریت جنگ الکترونیک در اتوان رزمی نیروهای مسلح از منظر بایدها و نبایدها

چکیده

در این مقاله ابتدا نقش و اهمیت جنگهای الکترونیکی ـ در انواع عملیات آفندی و پدافندی نیروهای مسلح ـ و تأثیر قابلیت های تجهیزاتی و عملیاتی جنگ های الکترونیکی بر افزایش برد، کشندگی و شتاب نیروی مسلح به عنوان توان رزمی آنها بیان می شود. در ادامه عوامل و اجزاء تشکیل دهنده جنگ های امروزی و نظریه هایی در این باره ارایه می شود. مدیریت راهبردی در جنگال، فناوری و دانایی و فناوری های نوین سخت کشنده جنگ الکترونیکی، مأموریت و اهداف ساختارهای سازمانی، عملیاتی و تجهیزاتی، موضوع های بعدی هستند که مورد بررسی قرار می گیرند.

با تشریح مختصر سامانه فرماندهی و مراقبت C4I ، سامانه فرماندهی و مراقبت جنگال C2W و توان رزمی نیروهای مسلح، توان جنگالی و چگونگی اعمال مدیریت آن در مقایسه با شش کشور مهم همسایه، منطقه و فرامنطقه ای تهدید کننده ج.ا.ا موضوع پایانی مقاله است که با یک جمع بندی و ارایه راه کارهای مناسب خاتمه می یابد.

واژه های کلیدی : جنگال ...............،..................، توان رزمی ، عملیات آفندی وپدافندی ،E.S.M.  (پشتیبانی الکترونیکی )، E.C.M  (آفند الکترونیکی )و E.C.C.M. (پدافند الکترونیکی)

 

مقدمه

امروزه صاحب نظران و تدوین کنندگان راهبردهای نظامی، برنامه ریزی خود را برای جنگ در قرن بیست و یکم بر پایه جنگ های اطلاعاتی و الکترونیکی (جنگال) استوار کرده اند.م جنگال به شبکه های حیاتی، اطلاعاتی و ارتباطی دشمن اطلاق می شود که جایگزین جنگ های خونین و خانمان برانداز یا حداقل مقدمه این جنگ ها شده است به علاوه، امروزه هدف اصلی در یک جنگ، حمله به یک ناو، هواپیما و یا اهداف زمینی نیست؛ بلکه حمله به شبکه اعصاب، که همان شبکه اطلاعات و ارتباطات دشمن است، مد نظر می باشد. از این نظر، در جنگ های آتی سرباز، تانک و توپخانه، نقش اصلی و تعیین کننده ای را در نتایج جنگ ایفا نخواهد کرد بلکه دستگاه های هوشمند، رایانه ها و سامانه های ایجاد کننده اختلال هستند که با داشتن توانایی در ایجاد ارتباط و دریافت اطلاعات، سرنوشت نهایی جنگ را رقم خواهند زد. ماهواره های جاسوسی و مخابراتی، هواپیماهای بدون سرنشین، انواع هواپیماهای مخصوص جنگ های الکترونیکی، شبکه های فرستنده دیجیتالی و انتقال اطلاعات، در رایانه های کوچک (که قابل حمل به وسیله سرباز است) همه و همه به نحو چشمگیری بر اصول جنگ، اعم از اصل غافلگیری، وحدت فرماندهی و ... تأثیر می گذارند. آنها با نفوذ در سامانه اطلاعاتی و ارتباطی دشمن، در اولین گام، سعی در فلج کردن سامانه فرماندهی و نظارت ـ مراقبت نیروی مسلح می نماید. برای نیل به چنین قابلیت هایی، تلاش مداوم فرماندهان بر رشد و توسعه سه پارامتر اصلی عرصه نبرد یعنی بُرد ، کشندگی و شتاب، متمرکز گردیده است. در این راستا اهمیت جنگ های الکترونی چه در بُعد پشتیبانی الکترونیکی و چه در ابعاد آفندی و پدافندی، بیش از هر زمانی مورد توجه جدی فرماندهان نظامی قرار دارد.

 

مدیریت جنگ الکترونیک

نگرش سامانه ای به جنگ ها و منازعات بشری در قالب اصول و تئوری های فرماندهی و مراقبت در بستر شبکه های عملیات هوایی، پدافند هوایی، شناسایی الکترونیکی و ارتباطی (اطلاعات و عملیات) ؛ عملیات موشک های سطح به سطح در نیروی هوایی؛ شبکه های عملیات عرشه (شناورهای سطحی و زیر سطحی) در نیروی دریایی؛ همچنین شبکه های عملیات توپخانه صحرایی، موشکی، زرهی، خمپاره اندازها و پیاده نظام در نیروی زمنی را آنچنان به ارتباطات قوی و پیچیده در اعمال هدایت، وحدت فرماندهی و کنترل های سریع، به علاوه اتخاذ تصمیم های قاطع و به موقع نیازمند کرده است که نقش تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی را در اجرای این اصول و شیوه ها، نه تنها انکار ناپذیر می سازد، بلکه هر اقدام نظامی بدون آنها را غیر ممکن و قرین شکست نموده است.

به منظور اعمال موفقیت آمیز اقدامات جنگ الکترونیکی در زمان صلح و جنگ توسط هر نیروی مسلحی، استفاده گسترده و برنامه ریزی شده از تجهیزات الکترونیکی، که به طور مستقل انجام می گیرد (مانند رادارها و مخابرات و ...) یا به صورت همراه و جزیی از جنگ افزارهای آفندی و پدآفندی (مانند انواع هواپیماها، شناورها، موشک ها و ...) در حال رایج شدن است، که در هر حال کاربرد صحیح آنها به هر صورتی که باشد، باعث ارتقاء بُرد تجهیزات و جنگ افزارها، سرعت (شتاب)، دقت و قدرت نظامی (کشندگی) می شود و موجب می گردد تا ضمن افزایش ضریب موفقیت، مدت زمان جنگ های امروزی نیز کوتاه شود. دستیابی به چنین تحولاتی در گرواعمال مدریت مفید و موثر جنگ الکترونیکی به همراه سایر اقدامات سخت افرازی، اطلاعاتی و عملیاتی سامانة فرماندهی و کنترل نیروهای مسلح در هر کشوری می باشد .

1-عوامل و اجزای تشکیل دهنده جنگ های امروزی (نظریه ها ):

موفقیت در نبرد های امروزی به سه رکن اصلی (به شرح زیر)  بستگی دارد :

الف) سامانه ها وجنگ افزار های مجهز به حساسه های پیشرفتۀ جنگال ؛

ب)نیروی انسانی متخصص ، مجرد و کار آمد؛

ج) سامانه ی فرماندهی و کنترل پویا ، فراگیر و متناسب با تهد یدات  منطقه ای و فرامنطقه ای .

اگر چه نیروی انسانی متخصص ، توانمند و با انگیزه قادر است بسیاری ازمعادلات و محاسبات نظامی را در صحنه نبرد بر هم زده و خالق حماسه های غیر قابل محاسبه و تصور گردد؛ معهذا عناصر دیگری نیز برای تضمین پیروزی نیاز است. همانطوری که در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران (دفاع مقدس) ، شاهد آن بودیم، بخش اعظم موفقیت در جنگ مرهون این عنصر بود، با این وجود جنگ را هم ارزان نبردیم و تاوان زیادی، به علت فقدان و کمود عناصر دیگر، متحمل شدیم. نگاهی اجمالی به دفاع مقدس به عنوان یک جنگ نیمه مدرن، جنگ نفت به عنوان یک جنگ مدرن، جنگ ناتو با یوگسلاوی بر سر کوزوو، جنگ های افغانستان و عراق به عنوان جنگ فوق مدرن، نقش و اهمیت مدیریت جنگ اطلاعات و جنگ های الکترونیکی را در اعمال فرماندهی و کنترل در صحنه های هوایی، زمینی و دریایی نبرد، امری پذیرفته شده و رکنی اساسی از ارکان اصلی جنگ های امروزی ملاحظه می کنیم که در این راستا، مقوله مدیریت امواج الکترومغناطیسی نقش اصلی را بر عهده دارد. از همین زاویه است که حمله و آسیب رسانی و آسیب پذیری اصلی و اساسی صورت می گیرد در همین رابطه نظریه های زیر قابل توجه هستند:

·    در جنگهای امروزی، هر گاه مقدورات و امکانات جنگ الکترونیکی، به فرماندهی اجازه صدور دستور را نداده و نگذارد از توانمندی ها و تجهیزات اش به نحو مطلوبی بهره برداری کند و مانع ترتیبات لُجستیکی، آمادی و اداری اش شود، با هر تعداد تجهیزات، جنگ افزار و تسهیلات انسانی که باشد محکوم به شکست است.

·    امروزه توان عملیاتی جنگ الکترونیک (سخت افزاری و نرم افزاری) بخشی از توان رزمی نیروهای مسلح هر کشور محسوب می شود.

·    استفاده گسترده نیروهای نظامی از سامانه های الکترونیکی و طیف امواج الکترومغناطیسی، در انواع تجهیزات و جنگ افزارها، و به کارگیری آنها در نبردهای امروزی به عنوان یک اقدام تاکتیکی (تکریوی) و راهبری محسوب می شود.

·    تعیین دقیق موقعیت اهداف نظامی، استفاده از موشک های دوربرد  و راهبردی، بدون کاربرد سامانه های سخت افزاری، نرم افزاری و الکترونیکی در قالب حساسه های ویژه جنگ الکترونیکی جهت هدایت رباتیک و هوشمند آتش باری آنها به سوی اهداف از پیش تعیین شده در شبکه های فرماندهی و کنترل نیروهای مسلح، نقش و جایگاهی راهبردی و حیاتی دارد.

·    جنگ افزارها هر اندازه که پیشرفته و با قدرت باشند، در دست افراد بی کفایت، بدون آموزش و مردد، هیچ گونه کارآیی و ارزشی نخواهند داشت. البته به فرض آنکه خدمه ها نیز در حد مطلوب ورزیده و توانا باشند ولی از این ابزار درست و صحیح استفاده نکنند، هیچ گونه بهره ای نداشته و افراد کارآمدی نخواهند بود.

·    کارآیی رزمی بستگی به قدرت جنگ افزار، لیاقت و مهارت های انفرادی و کار گروهی کارکنان و شیوه های فرماندهی در سطوح صف و ستاد، تاکتیک ها (تکریو) و فنون جنگ الکترونیکی به کار گرفته شده در عملیات و نبردها دارد.

·       نیروی ایمان، اراده پایداری و اعتماد به نفس، زیر بنای پیروزی محسوب می شود.

·    در جنگهای امروزی به همان شیوه هایی که از قدرت آتش جنگ افزارها به عنوان یک عامل قدرت رزمی استفاده می شود، تاکتیک ها و فنون جنگ الکترونیکی نیز بُعد تازه ای از این قدرت محسوب می شود و با استفاده از آن می توان توان رزمی دشمن را کاهش داد و به طور نسبی اعمال نفوذ کرد؛ زیرا هر اندازه که یک نیروی نظامی و جنگ افزارهای سازمانی آن به انواع حساسه های پخش و دریافت امواج الکترومغناطیسی وابسته باشند، به تبع آن به همین نسبت در مقابل اقدامات جنگ الکترونیکی نیز آسیب پذیرتر خواهند بود.

·    در جنگ های آتی، جنگ افزارهای هوشمند به جای تخریب انبوه (مانند تولید انبوه کشته) اهداف خود را انتخاب می کنند. این جنگ افزارهای با هوش، نیازمند سربازان و فرماندهانی باهوش هستند که باید کاری غیر از چکاندن ماشه انجام  دهند.(پژوهش یار 1378،ص3)

·    دانایان به اتکای دانایی خود بر مسایل و مشکلات خویش فایق می آیند و نادانان بیش از پیش احساس ناامنی خواهند کرد .(همان منبع)

2- مدریت راهبردی در جنگال:

از اوایل دهه 1370 جریانی آکنده از رقابت و تحولات پر شتاب ، با سطح بالایی از مجهولات در حوزه های سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و به ویژه نظامی شروع شده که اثرات و نتایج آن در محیط پیچیده پرابهام امروزی به خوبی قابل مشاهده است. مدیران و فرماندهان نظامی اگر چه تلاش می کنند تا ابهام پیچیدگی را در پیاده سازی انتخاب های خود کاهش دهند ، اما هرگز نمی توانند همه آنها را حذف کنند.

برای مقابله با چنین وضعیتی به طورهم زمان ، نیاز به دو حرکت اصولی است : حرکت اول ، تشخیص عوامل کلیدی موفقیت است . حرکت دوم ، تدوین راهکارهایی است که به هنگام ضرورت قادر باشند با عوامل تهدید و ضعف بر خورد کرده و از فرصت ها و قوت ها بهره گیری کنند و بستر مناسبی را در چنین محیطی ، برای مقاطع زمانی کوتاه  و بلند مدت